در گلوی من ابر کوچکیست...

انگشتان تازه میخاهم تا جور دیگر بنویسم...

در گلوی من ابر کوچکیست...

انگشتان تازه میخاهم تا جور دیگر بنویسم...

آواز بلندی تو و کس نشنودَت باز
بیرونی از این پرده تنگ شنوایی

596-واسه پا گرفتن تو، عمریه که من زمینم

جمعه, ۲۷ خرداد ۱۴۰۱، ۰۸:۰۴ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید