در گلوی من ابر کوچکیست...

انگشتان تازه میخاهم تا جور دیگر بنویسم...

در گلوی من ابر کوچکیست...

انگشتان تازه میخاهم تا جور دیگر بنویسم...

آواز بلندی تو و کس نشنودَت باز
بیرونی از این پرده تنگ شنوایی

597-یه پرنده شی که معنی نداره واسش سقوط

يكشنبه, ۲۹ خرداد ۱۴۰۱، ۰۸:۱۸ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید