در گلوی من ابر کوچکیست...

انگشتان تازه میخاهم تا جور دیگر بنویسم...

در گلوی من ابر کوچکیست...

انگشتان تازه میخاهم تا جور دیگر بنویسم...

آواز بلندی تو و کس نشنودَت باز
بیرونی از این پرده تنگ شنوایی

رو درخت با نوک خنجر، زنده باد درخت نوشتیم...

يكشنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۱، ۰۴:۳۲ ب.ظ

دیشب ساعت ۳ اینا بود که دیدم دیگه نمیتونم پای لپ تاپ بشینم و فتم مسواک زدم و اومدم بخابم. دولینگو رو چک کردم و دیدم نفر شیشمم. یکی دوتا راند باز تو هر درسی جلو رفتم و کوییز کورسمم با گوشی انجام دادم و بعد خابیدم.

ساعت ۹ بیدار شدم و دیدم شدم نفر دهم و اونا که دیشب امتیازشون هزار و صد اینا بود شدن دوهزار و سیصد :/ و اونی هم که بعد از من بود داشت تند تند امتیاز میگرفت و دیگه اگه از اونم عقب می افتادم باز حذف میشدم از لیگ :/ این سومین باره میام تو لیگ آمیتیس دولینگو و همین جوری میشه و یهویی میبینم از نفر چهارم شدم دهم. از نفر دهم به بعد هم حذف میشن از لیگ و بر میگردن به مرحله قبل.

واقعن مسخره شده این قضیه لیگ تو دولینگو. دیگه دیدم دو ساعت مونده فقط و مجبوری نشستم هی آلمانی خوندم. تا امتیازم شد ۲۵۰۰ تا و باز نفر پنجم شدم.

همین خودش نزدیک یک ساعت و نیم طول کشید.

بعدش یکی از مقاله های کورس رو که درباره اصول گشتالتی برای هایراکی طراحی پیج بود رو خوندم. هایراکی هم ینی سلسله مراتب مثلن. یعنی مثلن اون اولویت بندی و ترتیبی که باید رعایت کنی تو چیدمان صفحه که یوزر بفهمه الان چی مهمه و در عین حال بدون این که بفهمه تشویقشم بکنی که کال تو اکشن ها رو تاچ کنه. مثلن سابسکرایب کنه یا دکمه خرید و فالو و اینا رو بزنه.

چرت بود یکم مقاله اش. ینی خب من خودم همه اینا رو میدونم دیگه بعد از ده سال دیزاین. ولی باز دلم نمیاد نخونده رد بشم از مقاله هاش و هر چی رو میگه برای اطلاعات بیشتر خوبه بخونین من میرم میخونم و نت هم برمیدارم و بوکمارکم میکنمش که بعدن باز بتونم برگردم بهش.

بعد اینا که تموم شد تازه تلگرام و اینستا و توییترمو چک کردم که خبری هم نبود. نوتیفا رو صفر کردم و تو تلگرام دیدم اون پسر آتش نشانه بهم پیام داده باز.

یادم نیست واقعن کی، ولی فک کنم چار پنج سال پیش بود تو اینستا فالو کرد منو. چون من اون موقع یه پسر آتش نشانه رو فالو میکردم که دوست بودیم با هم. فک کنم طبق الگوریتم اینستا و ساجست هایی که میده چندتا از دوستای اونم اومدن منو فالو کردن. من ولی هیچ کدومشونو فالو بک نکردم. بعد واقعن یادم نیست اصن این چجوری تو تلگرامم بود ولی با هم حرف زده بودیم قبلن. حرف معمولی. در حد تبریک عید و اینا. بعد حدود دوسال هم از آخرین پیامش میگذشت که یه ماه پیش بهم پیام داد سلام خوبی؟ منم جواب دادم سلام خوبم تو خوبی؟ و دیگه جواب نداد تا هفته پیش. باز دوباره اون روزم نوشته بود سلام خوبی؟ منم براش نوشتم خوبم ولی کاش دوماه یه بار نیای سلام کنی بری چون نمیفهمم منظورت چیه.

بعد فرداش دیدم تو واتس اپ پیام داده :/ نمیدونستم شماره مم داره. بعد اونجا گفته بود چرا اکانتت عکس نداره؟ گفتم عکس داره ولی چون شماره تو رو سیو نکردم عکسمو نمی بینی. گفت ا پس سیو کن شماره مو. گفتم باشه.

بعد گفت از کلمه باشه بدم میاد! :/// و چنتا ایموجی عصبانی هم فرستاد. منم نوشتم برام اهمیتی نداره واقعن. گفت چی اهمیت نداره؟ گفتم این که بدت بیاد یا خوشت بیاد.

گفت ا ینی چی؟ گفتم یعنی همین.

گفت باشه پس من دیگه پیام نمیدم که مزاحم نباشم. گفتم آره. بهتره اینجوری.

واقعن نمیدونم فاز مردم چیه. بعد میخاستم بلاکش کنم. ولی گفتم ولش کن.

باز امروز دیدم تو تلگرام پیام داده من تو تلگرام دیر به دیر آنلاین میشم چون باید با وی پی ان بیام. تو چرا اونجوری گفتی بهم اون روز تو واتس اپ.

هنوز جوابشو ندادم. فکرم نکنم چیزی بگم.

بعد انقد اسکل و خنگ شدم حتا یادم نمیاد اصن چجوری من به این شماره مو دادم یا باهاش حرف زدم که این شده نتیجه اش. واقعن نمیدونم. ینی کلن برام مهم نیست و یادمه پسر خوب و مودبی هم بود اون موقع که تو اینستا فالو میکرد منو و یا همین جا پیام میداد. فقط یادمه یه بار گفت تو اهل مهمونی و اینا هستی؟ گفتم نه عیزم. من تنهایی رو دوس دارم. گفت من دوس دارم و میرم مهمونی و اینا. گفتم خب خوش بگذره. بعد گفت تو خونتون فلان جاست اوه اوه. از این دخترایی هستی که خرجشون بالاست!

من اصن اون موقع نفهمیدم منظورشو. بعدن دیدم از ایناییه که درگیر رابطه های چرند با دختراییه که میگن باید گوشی مو شارژ کنی چون باهاش به تو زنگ میزنم یا با تو چت میکنم. اینایی که وسایلشونو پسره باید براشون بخره و لباس و کفش و گوشی و فلان میخان.

دلم سوخت راستش براش. چون یه بار بهم گفت واسه این که استخدام شه تو آتش نشانی خیلی جر داده خودشو. فقط چون میخاسته یه شغل دولتی داشته باشه.مهندس بود خودش. مهندس برق فک کنم و بیرون از آتش نشانی هم کار میکرد و پروژه های بزرگ واسه شرکتا و برجا و اینا میگرفت.

در کل ینی پسر خوبی به نظر میومد ولی خب از اینایی بود که خیلی درگیر اینستاگرام و سبک زندگی آدمای اینستاگرامین. فک کنم بعدنم دیگه دوس دختر اینا پیدا کرد که به من پیام نداد. حتا تو اینستا هم آنفالو کرد. ولی حالا نمیدونم چی شده باز یادش افتاده به من پیام بده سلام احوال پرسی کنه.

دیروز با دوستم که آمریکاس حرف زدیم.ازش پرسیدم درسایی که این ترم برای یو آی یو ایکس دیزاین خوندین چیا بود و چجوری بود؟ بعد دیدم چقد همه سیلابس هاش مث همینایی بوده که گوگل داشت تو این کورسه. خیلی خوشال شدم :)) حتا یه عالمه چیز دیگه تو این کورس گوگل بود که دوستم گفت اصن ما بهش نپرداختیم در این حد و فقط در حد اشاره استادمون بهمون گفت و رد شدیم. تو چقد خوب بلدی اینا رو.

ولی این کار عملی آخرشون که طراحی اپ و پروتوتایپ و یوزابیلیتی تست و اینا بود خیلی خیلی مث کار من بود. بهش گفتم اون یوز ابیلیتی تست رو منم انجام دادم رو ۶ نفر. گفت ا؟ تو رو خدا بگو برا توام مردمی که بهشون میدادی تست کنن یه جاهای اشتباه یا جایی که گفته بودی اصن کار نمیکنه هنوز، کلیک میکردن:))))

گفتم آره. برا منم همین جوری بود. تازه من رو حالت لو فیدالیتی تست کردم و اصن هیچی به هیچی لینک نبود و خودم از قبل میگفتم بهشون که مثلن سرچ و لیبل و اینا کار نمیکنه ولی باز تا صفحه رو باز میکردن میزدن رو سرچ :)))

خلاصه یکمی این چیزا رو گفتیم و برام مشقایی که باید مینوشتن و نمره هایی که برا هر بخش بود رو فرستاد که من همون موقع اسکن مانند چک کردمش فقط و هنوز نرسیدم کاملن بررسی کنم ببینم چی به چی بوده.

بعد درباره این که تو آمریکا یه سری جوونا هستم که خیلی زود وارد بازار کار میشن و بعد تو چهل سالگی اینا میتونن خودشونو بازنشست کنن حرف زد و گفت حالا من تازه میخام اینترن شیپ بگیرم برم وارد بازار کار بشم :)))) گفتم بابا تو باز دو پله از من جلو تری. من تازه دارم تغییر فیلد میدم که بتونم کار پیدا کنم که بتونم مهاجرت کنم :))))

میخام امروز این هفته کورس رو تموم کنم دیگه و بقیه صفحه هامم طراحی کنم تو فیگما. تازه یعنی صفحه های یه بخش از اپ. اون بخشش که شخصی سازیه رو اصن هنوز بهش فکر نکردم. ۸۰ تا صفه فک کنم میشه. الان ۳۰ تا شو طراحی کردم تازه. هنوز انیمیت کردن و پروتوتایپش هم مونده.

ولی به هر حال خوشم میاد از این کار. از اون بخش یو ایکس ریسرچر بودن خیلی بیشتر هم خوشم اومد و میخام اصن برا همون اپلای کنم.

نظرات  (۱)

راستش رو بخوای رفتم دولینگو رو سرچ کردم ببینم چیه واقعا درباره‌ش هیچی نمیدونستم😅

پاسخ:
:)))))
خوبه باز پستم یه آورده ای داشته برات.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">