در گلوی من ابر کوچکیست...
انگشتان تازه میخاهم تا جور دیگر بنویسم...
در گلوی من ابر کوچکیست...
انگشتان تازه میخاهم تا جور دیگر بنویسم...
آواز بلندی تو و کس نشنودَت باز
بیرونی از این پرده تنگ شنوایی
پیوندها
من
خونه
معلم بازی
اگه میخای چیزی بگی
601-هری پاتر و همسایه زبون نفهم
چهارشنبه, ۱۲ مرداد ۱۴۰۱، ۰۶:۳۱ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۱/۰۵/۱۲